مردمی را که در اجتماع زندگی میکنند سه دسته یافته ام :آن دسته که هستند و چیزی نمیجویند . دسته ای دیگر که همواره در جست وجویند و دسته ای که هستند و هرگز از میان نمیروند . میپندارم گرگ هایی که توصیف کرده ام از این دسته اند !انسان هایی را که در آغوششان پرورش یافتم را نیز میشناسم آنان همواره در جست و جویند هیچ چیز در نظر آنان به اتمام نخوهد رسید.
۱۳۸۶ اسفند ۱۳, دوشنبه
آیا همه این گونه اند؟
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۴ نظر:
سلام غزال خانم
وبلاگ زیبایی داری.
برات آرزوی موفقیت می کنم.
کلماتی که روی صفحه مانیتور جان می گیرند و مرا -با تو- می برند به سالها پیش که هنوز عمر زمین گویی بر ما نگذشته بود...
هم خوش حالم از اینکه نوشته ای از تو اینجا ببینم، هم قدری نگران- شاید پُر مستیِ پیرانه سری است-.
باری به امید زنده می مانیم و امید به روزهای خوبی که تو را انتظار می کشند. با گرم ترین درود
سلام غزال جان ، خوشحال ام كه مي تونم اينجا بيشتر با نظرات و عقايدت آشنا بشم و بهتر بشناسم ات ، فرصت ديدارهاي حضوري كه انگار به آساني فراهم نميشود. باز شكر به درگاه دنياي ديجيتال
غزال عزیز.درگذشته به کسی که سوالی مطرح می کرد،فیلسوف می گفتند؛اما امروزه به کسی فیلسوف گفته می شود که برای سوالی که طرح می کند،جوابی نیز داشته باشد. چون می دانم که تو به فلسفه علاقه مندی خواستم بدانی، که زیبایی نوشته ات زمانی کامل می شود که نشان دهی، آیا،چاره ای برای اینکه این گرگها،تبدیل به انسان شونداندیشیده ای؟
به جای آنکه بگوییم تاریک است، بیائید شمعی روشن کنیم. موفق باشی.
ارسال یک نظر